غیبت نعمانی

(۱۲) وضع نابسامانی شیعه در دوران غیبت و سختیها و ناملایمات

درباره وضع نابسامانی شیعه در دوران غیبت و سختیها و ناملایمات

آنچه بشیعه میرسد از آزمایش و پراکندگی و اختلاف در زمان غیبت تا آنجا که کسی حقیقتا باقی نمی ماند بجز همان اندکی که امامان توصیفشان فرموده اند1- حدیث کرد ما را محمد بن یعقوب او گفت: حدیث کرد ما را علی بن ابراهیم از پدرش و او از ابن محبوب و او از یعقوب سراج و علی بن رئاب و آنان از): ابیعبد الله (امام صادق) علیه السلام که فرمود: پس از آنکه عثمان کشته شد و بامیر المومنین علیه السلام بیعت شد آنحضرت بر فراز منبر تشریف برد و خطبه ای خواند که امام صادق علیه السلام آن خطبه را بیان فرمود و حضرت امیر علیه السلام در آن خطبه میفرماید: هان که گرفتاری شما بگرفتاری همان روز که خداوند پیغمبرش را برانگیخت بازگشت نموده است. سوگند بانکه او را بحق برانگیخت حتما باید گرفتار وسوسه شوید و غربال گردید تا آنکه زیر و رو شوید و بالا و پائین گردید و حتماباید افرادی که کوتاه آمده اند پیشی گیرند و آنانیکه پیشی گرفته اند کوتاه بیایند. بخدا قسم هیچ نشانه ای را پنهان نکرده ام و و هیچ دروغیر را نگفته ام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود. [شرح: اینکه فرمود گرفتاری شما… یعنی همانطور که رسول خدا در زمانی مبعوث شد که مردم با باطل انس داشتند و حق در میان آنان مهجور بود و بت پرستی رواج داشت اکنون نیز که مردم بقهقرا باز گشته اند و همان عادات و رسوم در میانشان رواج یافته و لذا وقتی علی علیه السلام بحکومت رسید مردم طاقت و تحمل آن را نیاوردند و آتش جنگ و مخالفت از هر طرف زبانه کشید همچون زمانی که رسول خدا مبعوث شد و مشرکین بجنگ با آنحضرت برخاستند].2- حدیث کرد ما را محمد بن یعقوب کلینی او گفت: حدیث کرد مرا جمعی

ص: 237

از اصحاب ما از احمد بن محمد و او از معمر بن خلاد که گفت: شنیدم ابو الحسن (امام رضا) علیه السلام میفرمود: الم احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون (آیا مردم چنین پنداشتند که تنها باینکه گفتند ما ایمان آورده ایم رها میشوند و بر این دعوی هیچ آزمایش نخواهند شد؟) سپس مرا فرمود: فتنه چیست؟ عرض کردم: فدایت شوم بنظر ما فتنه عبارت است از گرفتاری در دین. فرمود: گرفتار میشوند همانطور که طلا (در بوته) آزمایش میشود سپس فرمود: خالص میشوند همانطور که طلا خالص میشود.3- حدیث کرد ما را محمد بن یعقوب او گفت: حدیث کرد ما را علی بن ابراهیم از محمد بن عیسی و او از یونس و او از سیمان بن صالح و او حدیث را رساند): به ابی جعفر محمد بن علی (امام باقر) علیهما السلام که فرمود: از این سخن شما دلهای مردان نامی رم میکند بنابراین، اندکی از سخن خود را در اختیار آنان قرار دهید هر کس که بان اقرار نمود افزونش دهید و هر کس که انکار ورزید رهایش کنید همانا بناچار باید فتنه ای روی آورد که همه دوستان و نزدیکان در آن فتنه از پا در آیند تا آنجا که افراد موشکاف نیز در آن فتنه از پا در آید تا بجا نماند مگر ما و شیعیان ما.4- حدیث کرد از برای ما ابو سلیمان احمد بن هوذه باهلی او گفت: حدیث کرد از برای ما ابو اسحاق ابراهیم بن اسحاق نهاوندی بسال دویست و هفتاد و سه او گفت حدیث کرد از برای ما عبد الله بن حماد بسال دویست و بیست و نه از مردی و او از). ابی عبد الله (امام صادق) علیه السلام که یکی از یاران آنحضرت بخدمتش رسید و عرض کرد من بفدایت بخدا قسم که من تو را دوست میدارم و دوستان تو را نیز دوست میدارم ای آقای من چقدر شیعه شما فراوان شده است. حضرت او را

ص: 238

فرمود بگو چقدر راند؟ گفت: بسیار. فرمود شماره شان را میدانی؟ عرض کرد: بیش از شماره است. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر آن شماره ایکه توصیف شده است: سیصد و ده و اندی تکمیل شود خواسته شما انجام خواهد گرفت ولی شیعه ما کسی است که صدایش از بنا گوشش تجاوز نکند و عقده های درونی اش از پیکرش بیرون نیفتد و آشکارا مدح ما را نکند و با دشمنان ما ستیزه جو نباشد و با کسیکه از ما عیبجوئی میکند هم نشین نگردد و با کسیکه بدگوئی از ما میکند هم صحبت نشود و دشمن ما را دوست ندارد و دوست ما را دشمن ندارد. عرض کردم: پس من بااین گروه مختلف شیعه ایکه ادعای شیعه گری دارند چکنم؟ فرمود: مشخص میشوند و از همدیگر جدا میشوند و تبدیل می یابند سالیانی بر آنان روی آورد که فانیشان کند و شمشیری از نیام بر آید که آنان را بکشد و اختلافی در میانشان افتد که پراکنده شان کند و در بعضی از نسخه ها (یبیدهم) است یعنی نابودشان کند شیعه ما تنها کسی است که همچون سگان پارس نکند و همچون کلاغان طمع نورزد واگراز گرسنگی بمیرد گدائی نکند. عرض کردم: فدایت شوم اشخاصیرا که این چنینند از کجا بجویم؟ فرمود: آنان را در کنار گوشه های زمین جستجو کن آنان کسانی هستند که زندگی سبکی دارند و خانه بدوشانی هستند که اگر حاضر باشند شناخته نشوند واگر غایب گردند کسی متوجه آنان نشود و اگر بیمار شوند عیادت کن ندارند واگر خواستگاری کنند کسی شان بهمسری نمیگزیند و اگر بمیرند بر جنازه شان کسی حاضر نشود، آنان کسانی هستند که در مالشان با همدیگر مواسات کنند و در قبرهاشان با یکدیگر دید و بازدید دارند و خواسته هاشان مختلف نیست هر چند از شهرهای مختلف باشند.5- حدیث کرد ما را محمد بن همام و گفت: حدیث کرد ما رااحمد بن زیاد کوفی او گفت: حدیث کرد ما را حسن بن محمد بن سماعه او گفت: حدیث کرد ما را احمد بن حسن میثمی از علی بن منصور و او از ابراهیم بن مهزم اسدی او از

ص: 239

پدرش مهزم و او از): ابی عبد الله (امام صادق) علیه السلام مانند حدیث 4 را جز آنکه در آن روایت افزوده است که: و هرگاه مومنی را به بینند اکرامش کنند و هرگاه منافقی را ببینند از او دوری جویند و بهنگام مرگ بی تابی نکنند و در قبرهاشان با یکدیگر دید و باز دید دارند و سپس باقیمانده حدیث را تا آخر نقل کرده است.6- خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعید و گت که حدیث کرد مرا احمد ابن یوسف جعفی ابو الحسن از کتاب خودش و گفت: حدیث کرد ما را اسماعیل ابن مهران از حسن بن علی بن ابی حمزه و او از پدرش و وهیب [بن حفص] و آنان از ابی بصیر و او از): ابی عبد الله (امام صادق) علیه السام که آنحضرت فرمود: از عرب بهمراه قائم علیه السلام اندکی خواهد بود. بانحضرت عرض شد از عرب افرادی که این امر را توصیف میکنند (یعنی معتقد بامامت و غیبت هستند) فراوانند. فرمود: بناچار باید مردم پاک شوند و جدا شوند و غربال گردند و خلق فراوانی از غربال بدر خواهند رفت.7- و خبر داد ما را علی بن الحسین او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن یحیی عطار او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن حسان رازی او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن علی کوفی از حسن بن محبوب زراد واو از ابی المغرا و او از عبد الله ابن ابی یعفور که او شنیده است از): ابی عبد الله (امام صادق) علیه السلام که میفرموده است وای بر حال طغیانگران عرب از شریکه نزدیک شده است (کافی: از امریکه نزدیک شده است) عرض کردم: فدایت شوم، همراه با قائم از عرب چقدر خواهد بود؟ فرمود: چیز اندکی عرض کردم: بخدا قسم افراد بسیاری این امر را توصیف میکنند (یعنی معتقد بامامت و یا غیبت امام غایب هستند) فرمود: بناچار باید مردم پاک شوند و تمیز یابند و غربال

ص: 240

شوند و خلق فراوانی از غربال بدر خواهند رفت. [شرح: مقصود آنست که همانطور که حبوبات بوسیله غربال بو جاری میشوند و حبوبات سالم در غربال میماند و فاسدها و خس و خاشاک از غربال بیرون میریزند مردم نیز همانند آنها از غربال امتحان بیرون میریزند و باقی نمی ماند مگر افارد با ایمان]. (و همین روایت را با همین لفظ حدیث کرد از برای ما محمد بن یعقوب کلینی از محمد بن یحیی و حسن بن محمد و آنان از جعفر بن محمد و او از قاسم بن اسماعیل انباری و او از حسن بن علی (1) و او از ابی المغرا و او از ابن ابی یعفور که گفت: شنیدم از امام صادق- و حدیث را تا آخر نقل کرده است.8- و خبر داد ما را علی بن احمد و گفت: حدیث کرد ما را عبید الله بن موسی علوی عباسی از احمد بن محمد و او از حسن بن علی بن زیاد (2) و او از علی ابن ابی حمزه و او از ابی بصیر که گفت: شنیدم حضرت ابی جعفر محمد بن علی (امام باقر) علیه السلام میفرمود: بخدا قسم حتما باید تمیز یابید بخدا قسم حتما باید پاک شوید بخدا قسم حتما باید غربال شوید همانطور که گندم را از زوان (3) غربال میکنند.9- خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعید و گفت: حدیث کرد ما را قاسم ابن محمد بن حسن بن حازم او گفت: حدیث کرد ما را عبیس بن هشام از عبد الله بن جبله

ص: 241


1- 241. در بعضی از نسخه ها (محمد بن مابندار) است.
2- 242. گویا او ابوجعفر بن محمد بن مالک باشد. و در بعضی از نسخه ها به جای محمد بن مالک (احمد بن هلال) است.
3- 243. مقصود عبدالله بن یحیی کاهلی است چنانچه در کافی در کتاب ایمان و کفر باب التراحم و التعاطف تصریح کرده است.

واو از مسکین رحال و او از علی بن ابی المغیره و او از عمیره دختر نفیل که گفت: شنیدم حسین بن علی (علیهما السلام) میفمرود [و در بعضی او نسخه ها حسن ابن علی است]: کاریکه شما بانتظارش هستید نخواهد شد تا آنکه شما از یکدیگر بیزاری جوئید و یکی بر رخ دیگری آب دهن بیندازد و بعضی گواهی بر کفر دیگری دهد و یکی آن دیگر را لعن کند. عرض کردم: در چنین دوران خیری وجود ندارد؟ حسین علیه السلام فرمود: همه خیر در آن روزگار است که قائم ما قیام میکند و همه اینها را از میان بر میدارد.10- خبر داد ما را علی بن احمد و گفت: خبر داد ما را عبید الله بن موسی علوی از حسن بن علی و او از عبد الله بن جبله و او از بعضی از رجال حدیثش و او از): ابی عبد الله (امام صادق) علیه السلام که فرمود: اینکار نخواهد شد تا آنگاه که بعضی از شما بر رخ بعضی دیگر تف کند، و تا آنگاه که بعضی از شما بعضی دیگر را لعن کند، و تا آنگاه که بعضی از شما بعضی دیگر را دروغگویان و دروغ پردازان بنامند.11- و خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعید او گفت: حدیث کرد ما را علی بن حسن تیملی او گفت: حدیث کرد ما را محمد و احمد فرزندان حسن (1) از پدرشان واو از ثعلبه بن میمون و او از ابی کهمس و او از عمران بن میثم و او از مالک ابن ضمره که گفت: امیر المومنین علیه السلام فرمود: ای مالک بن ضمره چگونه خواهی بود هنگامیکه شیعه، این چنین (وانگشتهایش را در میان یکدیگر کرد و درهم و بر هم نمود) با هم اختلاف کنند. عرض کردم: یا امیر المومنین در چنین هنگام خیری وجود نخواهد داشت. فرمود: ایی مالک همه خیر در آنهنگام است زیرا که قائم

ص: 242


1- 244. از عبدالرحمن مقصود: عبدالرحمن بن ابی تجران است و از خشاب مقصود: حجاج خشاب است چنانچه در کمال الدین به هر دو تصریح کرده است.

ما قیام میکند و هفتاد نفر را که بر خدا و رسول (ص) دروغ می بسته اند پیش میکشد و میکشد سپس خداوند همه آنان را بر محوریکه امر گرد میاورد.12- و خبر داد ما راعلی بن احمد او گفت: خبر داد ما راعبید الله بن موسی علوی از علی بن اسماعیل اشعری و او از حماد بن عیسی و او از ابراهیم بن عمر یمانی و او از مردی و آنمرد از): ابی جعفر (امام باقر) علیه السلام که آنحضرت فرمود: ای شیعه آل محمد حتما باید پاک شوید همچون سرمه که در چشم (1) پاک میشود که آدمی داخل شدن سرمه را ب ه چشمش میفهمد ولی نمیفهمد کی از چشم او بیرون میرود واینچنین خواهد شد که مردی صبح کند در حالیکه بر جاده امامت ما است و شب میکند در حالیکه از راه بدر شده است و شب میکند در حالیکه بر جاده امر ما است و صبح میکند در حالیکه از راه بدر شده است.13- و خبر داد ما را علی بن احمد او گفت: خبر داد ما را عبید الله بن موسی از مردی (2) و او از عباس بن عامر و او از ربیع بن محمد مسلی (3) – از قبیله بنی مسلیه- و او از مهزم بن ابی برده اسدی و یدگران و آنان از):

ص: 243


1- 245. علی بن الحسین همان مسعودی معروف و یا علی بن بابویه است ظاهرا و محمد بن یحیی همان محمد بن یحیی عطار قمی است که مشهور است و محمد بن حسان رازی عبارت است از ابوجعفر زینبی و یا زینی و محمد بن علی کوفی یعنی ابوسمینه ی صیرفی که در رجال عنوان شده است و او کتاب عیسی بن عبدالله بن محمد هاشمی را روایت می کند و او از پدرش عبدالله ابن محمد و او از جد پدرش عمر بن علی و او از امیرالمؤمنین علیه السلام.
2- 246. کافی ج 1 ص 342 با اختلافی در لفظ حدیث.
3- 247. ظاهرا مقصود از دو مسجد، مسجد الحرام و مسجد النبی باشد و محتمل است که مقصود مسجد کوفه و مسجد سهله بوده باشد.

ابی عبد الله (امام صادق) علیه السلام که فرمود: بخدا قسم همچون شیشه باید بشکنید، و همانا شیشه را که بخواهند بحالت اول بر گردانند بر میگردد بخدا قسم همچون سفال باید شکسته شوید، و سفال که شکسته شود دیگر بحالت اول باز نمیگردد و بخدا قسم باید غربال شوید (و) بخدا قسم باید از یکدیگر تمیز یابید (و) بخدا قسم باید پاک شوید تا آنکه بجز اندکی از شما باقی نماند و در اینموقع آنحضرت کف دست خود را (بعنوان بی اعتنائی بمردم) برگرداند. ای گروه شیعه این حدیث ها را که از امیر المومنین و امامان (علیهم السلام) پس از او رسیده است روشنگرائی کنید و از آنچه شما را بر حذر داشته اند بر حذر باشید و در آنچه از آنان رسیده است نیکو بیندیشید و فکری در آنها بکنید که بهره مند شوید که از این گفتار رساتر در مقام ترساندن گفتاری نتواند بود که فرمودند (همانا مرد صبح میکند در جاده امر ما و شب میکند در حالیکه از آن شریعت بیرون شده است و شب میکند بر شریعت امر ما ولی صبح میکند در حالیکه از آن بدر رفته است) آیا این گفتار دلیل بر آن نیست که افرادی از نظام امامت بدر میروند و آنچه را که در باره امامت معتقد بودند رها میکنند تا مگر راه روشنتر شود. و اینکه فرمود: بخدا قسم باید همچون شیشه شکست شوید و همانا شیشه را اگر بخواهند بحالت نخست برگردانند بر می گردد بخدا قسم باید همچون سفال شکسته شوید که سفال شکسته میشود و دیگر بحالت نخستباز نمیگردد مثلی است برای کسیکه بر مذهب امامیه بوده باشد وبواسطه گرفتاری که پیش میاید از آن مذهب بمذهب دیگر عدول میکند سپس بواسطه نظر رحمت الهی سعادت گریبانش را میگیرد و تاریکی راهی که آن است و صفای راهی که از آن پا کشیده است برایش معلوم میشود و پیش از مرگ بتوبه و بازگشت بسوی حق میشتابد و خداوند نیز توبه او را می پذیرد و بحالت نخستین که در هدایت بود بازش میگرداند همچون شیشه که پس از شکسته شدن دو باره (بواسطه ذوب کردن) بحالت اول باز میگردد.

ص: 244

و مثلی است برای کسیکه معتقد بر امامت باشد و از این اعتقاد دست بردارد و کارش به بدبختی انجامد و در حالیکه بر همان مذهب باطل است و توبه نکرده است و بحق بازگشت ننموده مرگ گریبانش گیرد مثل چنین شخصی مثل همان سفال است که شکسته میشود و بحال اول باز نمیگردد زیرا نه پس از مرگ توبه ای هست و نه در حال جان دادن، از خداوند میخواهیم که ما را در آنچه بما منت نهاده ثابت قدم فرماید و احسانش را بر ما فزونتر گرداند که ما برای اوئیم و از اوئیم.14- خبر داد ما را علی بن احمد و گفت: حدیث کرد ما را عبید الله بن موسی او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن موسی از احمد بن ابی احمد (1) و او از ابراهیم ابن هلال که گفت: به ابی الحسن (امام رضا) علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم پدرم بانتظار اینکار مرد، و من نیز بسنی رسیده ام که می بینی، بمیرم و از چیزی خبرم ندهی؟ فرمود: ای ابا اسحاق، تو نیز شتاب میکنی؟ عرض کردم: آری بخدا قسم شتابزده هستم و چرا نباشم و می بینی که سنم بکجا رسیده است. فرمود: بخدا قسم ای ابو اسحاق این کار نمیشود تا آنکه تمیز یابید و پاک شوید و تا آنکه نماند از شما مگر اندکی سپس کف دست خود را (بعلامت بی اعتنائی) برگرداند.15- و خبر داد ما را علی بن احمد او گفت: حدیث کرد ما را عبید الله بن موسی او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن حسن از صفوان بن یحیی که گفت: ابو الحسن (امام رضا) علیه السلام فرمود: بخدا قسم آنچه که چشم براه آن دارید انجام نپذیرد تا آنکه پاک شوید و تمیز یابید و تا آنکه نماند از شما مگر کمتر

ص: 245


1- 248. او علی بن حسن طاطری واقفی است و موثق است چنانچه در مرآة گفته است و در بعضی از نسخه ها علی بن الحسین نوشته شده است.

و باز کمتر.16- و خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعید او گفت: حدیث کرد ما را ابو عبد الله جعفر بن عبد الله محمدی از کتابش بسال دویست و شصت و هشت، او گفت حدیث کرد ما را محمد بن منصور صیقل از پدرش که گفت: بخدمت حضرت ابی جعفر (امام باقر) علیه السلام رسیدم و گروهی در محضرش بودند ما با همدیگر بصحبت پرداخته بودیم و آنحضرت نیز رو به بعضی از یاران داشت که ناگاه روی بما کرد و فرمود: شما در باره چه چیز سخن میگوئید؟ هرگز، هرگز، آنچه بدان گردن کشیده اید انجام نخواهد گرفت تا آنکه پاک شوید و آنچه بدان گردن کشیده اید نخواهد شد تا تمیز نیابید، و آنچه بدان گردن کشیده اید نشدنی است تا غربال شوید، و آنچه بر آن گردن کشیده اید نخواهد شد مگر پس از نومیدی، و آنچه بر آن گردن کشیده اید انجام نخواهد گرفت تا آنکس که بدبخت است ببدبختی برسد و آنکه خوشبخت است سعادتمند گردد. (و حدیث کرد ما را محمد بن یعقوب از محمد بن حسن و علی بن محمد و آنان از سهل بن زیاد و او از محمد بن سنان و او از محمد بن منصور صیقل و او از پدرش که گفت: من و حارث بن مغیره و گروهی از آشنایان در محضر حضرت ابیجعفر (امام باقر) علیه السلام بودیم و آنحضرت گفتگوی ما را میشنید [در کافی است که حضرت صادق گفتگوی ما را میشنید] آنگاه خبر را تا آخر نقل کرده است چز آنکه در هر بار میفرمود: (نه بخدا قسم آنچه که بان چشم دوخته اید نخواهد شد) و جمله را با قید سوگند ادا میفرمود.17- خبر داد ما را ابو سلیمان احمد بن هوذه بن ابی هراسه باهلی او گفت: حدیث کرد ما را ابراهیم بن اسحاق نهاوندی او گفت: حدیث کرد ما را عبد الله بن حماد انصاری از صباح مزنی و او از حارث بن حصیره و او از اصبغ بن نباته و او از):

ص: 246

امیر المومنین علیه السلام که آنحضرت فرمود: همچون زنبور عسل در میان پرنده ها باشید که همه پرندگان آنرا ناتوان انگارند و اگر بدانند که چه برتی در اندرون او است با او چنین رفتار نکنند، با مردم بزبان ها و پیکرهایتان بیامیزید و بدلها و کردارها از آنان کناره گیرید. سوگند بکسی که جان من بدست او است آنچه را که دوست میدارید نخواهید دید تا آنکه بعضی از شماها بصورت دیگری تف بیندازد، و تا آنکه بعضی از شما بعضی دیگر را دروغگو و دروغ پرداز بنامد و تا آنکه نماند از شما- یا آنکه فرمود: از شیعه من- مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غذا، و الان برای شما مثلی میاورم و آن اینکه مردی را گندمی باشد که آن را پاک و پاکیزه کرده و در خانه ای بریزد و مدتی گندم در آن خانه بماند و پس از گذشت زمانی که از آن بازدید کند به بیند که کرم بان افتاده پس آن گندم را بیرون آورد و تمیز و پاکش کند و باطاق باز گرداند و همینطور اینکار تکرار شود تا آنکه یکدسته از آن بماند مانند گندمهای کمیابی که کرم نتواند بان زیان برساند وشما نیز اینچنین از هم تمیز خواهید یافت تا آنگاه که از شما نماند مگر جمعیتی که گرفتاری نتواند هیچ زیانی بانان برساند. (حدیث کرد ما را احمد بن محمد بن سعید او گفت: حدیث کرد ما را علی بن حسن تیملی او گفت: حدیث کردند ما را محمد و احمد فرزندان حسن از پدرشان و اواز ثعلبه بن میمون و او از ابی کهمس و شخص دیگر و حدیث را بامیر المومنین رسانده و همین حدیث را نقل میکند و این حدیث در اول این کتاب گفته شد).18- حدیث کرد ما را عبد الواحد بن عبد الله بن یونس او گفت: حدیث کرد ما را احمد بن محمد بن رباح زهری کوفی او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن عباس

ص: 247

ابن عیسی حسنی (1) از حسن بن علی بطائنی و او از پدرش و او از ابی بصیر که گفت: (امام باقر) ابو جعفر محمد بن علی علیه السلام فرمود: مثل شیعه ما مثال خانه ئی است که در آن گندم ریخته شده باشد و بان کرم بیفتد، سپس پاکش کنند و باز کرم بان بیفتد، و باز پاکش کنند تا آنمقدار از آن بماند که دیگر کرمک بان آسیب نتواند برساند، و همچنین شیعیان ما تمیز می یابند و پاک میشوند تا آنکه گروهی از آنان باقی میماند که گرفتاری آنان را آسیب نرساند.19- حدیث کرد ما را احمد بن محمد بن سعید ابن عقده او گفت: حدیث کرد ما را جعفر بن عبد الله محمدی او گفت: حدیث کرد مرا شریف بن سابق تفلیسی) از جعفر بن محمد و آنحضرت از پدرش علیهما السلام که فرمود: مومنان گرفتار خواهند شد و سپس خداوند آنان را در گرفتاری از هم جدا میسازد، همانا خداوند مومنین را از گرفتاری دنیا و تلخی ها آن در امان نگذاشته بلکه آنان را از کوری و بدبختی در عالم آخرت در امان نگهداشته است. سپس فرمود: که علی بن الحسین کشته گانش را رویهم میگذاشت و سپس میفرمود کشتگان ما همچون کشتگان پیامبران میباشند. [شرح: ظاهرا مقصود کشتگان روز عاشورا است].20- حدیث کرد ما راعلی بن الحسین او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن یحیی عطار او گفت: حدیث کرد ما را محمد بن حسان رازی از محمد بن علی کوفی و او از حسن بن محبوب که گفت: حدیث کرد ما را عبد الله بن جبله از علی بن ابی حمزه و او از): ابی عبد الله (امام صادق) علیه السلام که فرمود: اگر قائم قیام کند مردم بانکارش برخیزند زیر او باز میگردد در حالیکه جوانی است میان سال و بجز مومنی که خداوند

ص: 248


1- 249. مجلسی (ره) را در جمله ی آخر روایت توجیهی است که با توجه به ترجمه ای که ما کردیم نیازی به آن نیست، به متن عربی مراجعه شود.

در عالم ذر نخستی از او پیمان گرفته باشد ثابت قدم نخواهد ماند. و در این حدیث عبرتی است برای کسیکه عبرت پذیر باشد و یاد آوری است برای آنکس که یاد بگیرد و در مقام بینش باشد و آن اینکه فرمود: (بر آنان ظاهر میشود بصورت جوانی میان سال و ثابت قدم نمیماند بر آن مگر مومنیکه خداوند در عالم ذر نخستین پیمان از او گرفته باشد) آیا این فرمایش جز این را میگوید که مردم اینمدت از عمر را بعید میشمارند و زمان ظهور در نظرشان بدرازا میکشد و دیر پائیدن آنحضرت را انکار میکنند و از او نا امید میشوند و براست و چپ پر و بال میزنند چنانچه خبر داده اند که مذهب های مختلف آنان را از هم پراکنده میکند و و راههای گوناگون گرفتاری برای آنان پدید میاید و از سخن گرفتاران که همچون سراب میدرخشد گول میخورند و هنگامیکه پس از گذشت عمری که در آن مدت باید پیری و خمیدگی پشت و ناتوانی بر او چیره شود او بصورت جوانی میان سال ظاهر گردد، هر کس که در دلش بیماری باشد انکارش، و آنکس که خداوندش در روز ازل برای او نیکی خواسته است و توفیقش بخشیده، و آگاهی از حال آنحضرت را از پیش باو داده و این روایات را از زبان امامان راستگو بدست او رسانده و او هم تصدیق کرده و عمل بانها نموده است واز پیش میدانسته که امر خدا و تدبیر خدا چگونه خواهد بود پس بدون آنکه شک و تردیدی داشته باشد و یا متحیر و سرگردان باشد و یا گول مزخرفات شیطان و پیروانش را بخورد هم چنان ثابت قدم بر عقیده خود باقی میماند. وسپاس خدائیرا که ما را از کسانی قرار داده که احسانشان فرموده و نعمت بر آنان ارزانی داشته و دانش هائی در دست رس آنان قرار داده که در دست رس دیگران قرار نداده که این خود منتی است لازم و موهبتی است مخصوص سپاسی که شایسته نعمتهایش باشد و حق خداوندیش را ادا کند.

ص: 249

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *